جوک مرداد ماه 93
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
جوک مرداد ماه 93
نوشته شده در سه شنبه 4 شهريور 1393
بازدید : 111
نویسنده : حسین و محمدکاظم

 

به فرزندان خود علاه بر شنا و تیراندازی پرش از هواپیمای در حال سقوطم یاد بدید :|

 

جوک مرداد ماه 1393

وقتی دستشویی میری :
۱ – تلفن حتما زنگ میزنه !
۲ – تیم فوتبال گل میزنه !
۳ – همه صدات میکنن !
۴ – غذا میسوزه !

وقتی از دستشویی برمیگردی :
۱ – تلفن قطع میشه !
۲ – تیم فوتبال دیگه گل نمیزنه حتی صحنه اهسته رو نشون نمیده !
۳ – چون جواب ندادی همه اعصابشون از دستت خورده !
۴ – بو سوختنی ان قد زیاد میشه که هرکسی بیاد میفهمه !

جوک مرداد ماه 1393

یارو سنگین ترین پیکش پیک نوروزی بوده که اونم با کمک فک و فامیل حلش کرده
بعد هی زرت و زورت پست میزاره اینو میزنم به سلامتی این ، به سلامتی اون !

 

مورد داشتیم شخصی توی عروسی مدعی شده غذا بهش نرسیده
داماد تقاضای ویدئو چک داده :D

 

 

دقت کردین شبا تو اتاقتون وقتی دلتون بدجوری گرفته
واسه خودتون اهنگ غمگین میزارین و اروم گریه میکنین
یهویی یه دونه امید جهان پلی میشه و تا صب تو رخته خواب بندری میزنین؟

 

به یارو گفتن : اگه پلنگ دنبالت کنه چکارمیکنی !؟
گفت : میرم بالای درخت.
گفتن : اگه اومد بالای درخت چی؟
گفت: میرم سر شاخه درخت.
گفتن : اگه اومد سر شاخه چی؟
گفت: والا پلنگ ولم میکنه ، ولی توی پدسگ ولم نمی کنی !

 

ﺻﻒ ﻧﻮﻧﻮﺍﻳﻲ ﺑﻮﺩﻡ
ﯾﺎﺭﻭ ﺍﻭﻣﺪ ﮔﻔﺖ : ﺍﻗﺎ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺻﻔﻪ ؟
.
.
.
.
.
.
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﻧﻪ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺩﻓﺎﻋﯽ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﺷﺎﻃﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﮐﺎﺷﺘﻪ ﺑﺰﻧﻪ

 

امروز حوصله م سر رفته بود زنگ زدم 118 گفتم:
شماره ادیسون لطفا!
اونم یه شماره بهم داد؛ منم به اون شماره زنگ زدم.
اونم جواب داد و گفت:
تیمارستان فارابی بفرمائید!
اصن ملت گرگ شدن دیگه نمیشه سر کارشون گذاشت :|

 

کاش میشد وقتی اتاقت و مرتب میکنی
بهش تافــــت بزنی همونجوری بمونه :|

 

کارت شارژ گرفتم دادم دوستم میگم بخون رمزشو من بزنم
برداشته میگه
هیفده تیلیارد و نهصدو نود و سه میلیارد و.....  :|

 

مورد داشتیم طرف آخرین لقمه سحری شو
اونقدر دیر خورده که فرشته ها از خدا تقاضای ویدیوچک کردن

 

ما هرچی سختی می کشیم میگن امتحان الهیه !
من تا دنیا اومدم امتحانات الهی شروع شد، حداقل نذاشتن ما دو جلسه بریم سر کلاس بعد امتحانارو شروع کنن...

 

من امسال با پشه های محترم خونمون به یک توافق اولیه رسیدم

تعهدات بین طرفین:

من گزینه نظامی (پشه کش) رو از روی میز برداشتم

و اونام قول دادن غنی سازی خون من رو متوقف کنن!

البته بهشون گفتم اگه بیان دم گوشم ویز ویز کنن گزینه نظامی هنوز رو میزه!

سایر توافقات هم محرمانس بهتون نمیگم؛

دور بعدی مذاکرات هم اوایل مرداد ماهه…

 

دقت کردین…
این گشنگی و تشنگی فقط مال قبل از اذونه…
همین که اذون میگن یهویی ادم سیر میشه…

 

 

 

 

 





مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: